الگوریتمهای فراابتکاری یا فراتکاملی
روشها و الگوریتمهای بهینهسازی به دو دسته الگوریتمهای دقیق (exact) و الگوریتمهای تقریبی (approximate algorithms) تقسیمبندی میشوند. الگوریتمهای دقیق قادر به یافتن جواب بهینه به صورت دقیق هستند اما در مورد مسائل بهینه سازی سخت کارایی ندارند و زمان حل آنها در این مسائل به صورت نمایی افزایش مییابد. الگوریتمهای تقریبی قادر به یافتن جوابهای خوب (نزدیک به بهینه) در زمان حل کوتاه برای مسائل بهینهسازی سخت هستند. الگوریتمهای تقریبی نیز به سه دسته الگوریتمهای ابتکاری (heuristic) و فراابتکاری (meta-heuristic) و فوق ابتکاری (hyper heuristic) بخش بندی می شوند. دو مشکل اصلی الگوریتمهای ابتکاری، قرار گرفتن آنها در بهینههای محلی، و ناتوانی آنها برای کاربرد در مسائل گوناگون است. الگوریتمهای فراابتکاری برای حل این مشکلات الگوریتمهای ابتکاری ارائه شدهاند. در واقع الگوریتمهای فراابتکاری، یکی از انواع الگوریتمهای بهینهسازی تقریبی هستند که دارای راهکارهای برونرفت از بهینه محلی میباشند و قابل کاربرد در طیف گسترده ای از مسائل هستند[۴]. رده های گوناگونی از این نوع الگوریتم در ده های اخیر توسعه یافته است.
دستهبندی الگوریتمهای فراابتکاری:
معیارهای مختلفی میتواند برای طبقهبندی الگوریتمهای فراابتکاری استفاده شود
مبتنی بر یک جواب و مبتنی بر جمعیت:
الگوریتمهای مبتنی بر یک جواب در حین فرایند جستجو یک جواب را تغییر میدهند، در حالی که در الگوریتمهای مبتنی بر جمعیت در حین جستجو، یک جمعیت از جوابها در نظر گرفته میشوند.
الهام گرفته شده از طبیعت و بدون الهام از طبیعت:
بسیاری از الگوریتمهای فراابتکاری از طبیعت الهام گرفته شدهاند، در این میان برخی از الگوریتمهای فراابتکاری نیز از طبیعت الهام گرفته نشده اند.
با حافظه و بدون حافظه:
برخی از الگوریتمهای فراابتکاری فاقد حافظه میباشند، به این معنا که، این نوع الگوریتمها از اطلاعات بدست آمده در حین جستجو استفاده نمیکنند (به طور مثال تبرید شبیهسازی شده). این در حالی است که در برخی از الگوریتمهای فراابتکاری نظیر جستجوی ممنوعه از حافظه استفاده میکنند. این حافظه اطلاعات بدست آمده در حین جستجو را در خود ذخیره میکند.
قطعی و احتمالی:
یک الگوریتم فراابتکاری قطعی نظیر جستجوی ممنوعه، مسئله را با استفاده از تصمیمات قطعی حل میکند. اما در الگوریتمهای فراابتکاری احتمالی نظیر تبرید شبیه سازی شده، یک سری قوانین احتمالی در حین جستجو مورد استفاده قرار میگیرد.
الگوریتم فرابتکاری مبتنی بر سیستم کلونی مورچگان:
بهینهسازی گروه مورچهها یا ACO :
همانطور که می دانیم مسئله یافتن کوتاهترین مسیر، یک مسئله بهینه سازیست که گاه حل آن بسیار دشوار است و گاه نیز بسیار زمانبر. برای مثال مسئله فروشنده دوره گرد را نیز میتوان مطرح کرد. در این روش، مورچههای مصنوعی بهوسیله حرکت بر روی نمودار مساله و با باقی گذاشتن نشانههایی بر روی نمودار، همچون مورچههای واقعی که در مسیر حرکت خود نشانههای باقی میگذارند، باعث میشوند که مورچههای مصنوعی بعدی بتوانند راهحلهای بهتری را برای مساله فراهم نمایند. همچنین در این روش میتوان توسط مسائل محاسباتی-عددی بر مبنای علم احتمالا بهترین مسیر را در یک نمودار یافت. این روش که از رفتار مورچهها در یافتن مسیر بین محل لانه و غذا الهام گرفته شده؛ اولین بار در ۱۹۹۲ توسط مارکو دوریگو[۱] در پایان نامه دکترایش مطرح شد. [۸]
الگوریتم کلونی مورچه الهام گرفته شده از مطالعات و مشاهدات روی کلونی مورچه هاست. این مطالعات نشان داده که مورچهها حشراتی اجتماعی هستند که در کلونیها زندگی میکنند و رفتار آنها بیشتر در جهت بقاء کلونی است تا درجهت بقاء یک جزء از آن. یکی از مهمترین و جالبترین رفتار مورچهها، رفتار آنها برای یافتن غذا است و بویژه چگونگی پیدا کردن کوتاهترین مسیر میان منابع غذایی و آشیانه. این نوع رفتار مورچهها دارای نوعی هوشمندی تودهای است که اخیراً مورد توجه دانشمندان قرار گرفته است در دنیای واقعی مورچهها ابتدا به طور تصادفی به این سو و آن سو میروند تا غذا بیابند. سپس به لانه بر میگردند و ردی از فرمون میگذارند. چنین ردهایی پس از باران به رنگ سفید در میآیند و قابل رویت اند. مورچههای دیگر وقتی این مسیر را مییابند، گاه پرسه زدن را رها کرده و آن را دنبال میکنند. سپس اگر به غذا برسند به خانه بر میگردند و رد دیگری از خود در کنار رد قبل میگذارند؛ و به عبارتی مسیر قبل را تقویت میکنند. فرومون به مرور تبخیر میشود که از سه جهت مفید است:
باعث میشود مسیر جذابیت کمتری برای مورچههای بعدی داشته باشد. از آنجا که یک مورچه در زمان دراز راههای کوتاهتر را بیش تر میپیماید و تقویت میکند هر راهی بین خانه و غذا که کوتاهتر (بهتر) باشد بیشتر تقویت میشود و آنکه دورتر است کمتر.
اگر فرومون اصلاً تبخیر نمیشد، مسیرهایی که چند بار طی میشدند، چنان بیش از حد جذّاب میشدند که جستجوی تصادفی برای غذا را بسیار محدود میکردند. وقتی غذای انتهای یک مسیر جذاب تمام میشد رد باقی میماند.
لذا وقتی یک مورچه مسیر کوتاهی (خوبی) را از خانه تا غذا بیابد بقیه مورچهها به احتمال زیادی همان مسیر را دنبال میکنند و با تقویت مداوم آن مسیر و تبخیر ردهای دیگر، به مرور همه مورچهها هم مسیر میشوند. هدف الگوریتم مورچهها تقلید این رفتار توسط مورچههایی مصنوعی است که روی نمودار در حال حرکت اند. مساله یافتن کوتاهترین مسیر است و حلالش این مورچههای مصنوعی اند.
از کابردهای این الگوریتم، رسیدن به راه حل تقریباً بهینه در مسئله فروشنده دورهگرد است. به طوری که انواع الگوریتم مورچهها برای حل این مساله تهیه شده است. زیرا این روش عددی نسبت به روشهای تحلیلی و genetic در مواردی که نمودار مدام با زمان تغییر کند یک مزیت دارد؛ و آن این که الگوریتمی ست با قابلیت تکرار و لذا با گذر زمان میتواند جواب را به طور زنده تغییر دهد. که این خاصیت در روتینگ شبکههای کامپیوتری و سامانه حمل و نقل شهری مهم است.
در مسئله فروشنده دوره گرد باید از یک شهر شروع کرده، به شهرهای دیگر برود و سپس به شهر مبدا بازگردد بطوریکه از هر شهر فقط یکبار عبور کند و کوتاهترین مسیر را نیز طی کرده باشد. اگر تعداد این شهرها n باشد در حالت کلی این مسئله از مرتبه (n-1)! است که برای فقط ۲۱ شهر زمان واقعاً زیادی میبرد:
روز۱۰۱۳*۷/۱ = S۱۰۱۶*۴۳۳/۲ = ms۱۰*۱۰۱۸*۴۳۳/۲ =!۲۰
با انجام یک الگوریتم برنامه سازی پویا برای این مسئله، زمان از مرتبه نمایی بدست میآید که آن هم مناسب نیست. البته الگوریتمهای دیگری نیز ارائه شده ولی هیچ کدام کارایی مناسبی ندارند ACO . الگوریتم کامل و مناسبی برای حل مسئله TSP است.

الگوریتم مورچگان
کاربردهای ACO :
از کاربردهای ACO میتوان به بهینه کردن هر مسئلهای که نیاز به یافتن کوتاهترین مسیر دارد، اشاره نمود:
۱. مسیر یابی داخل شهری و بین شهری.
۲. مسیر یابی بین پستهای شبکههای توزیع برق ولتاژ بالا.
۳. مسیر یابی شبکههای کامپیوتری.
متدولوژی الگوریتم مورچگان:
پروسه پیدا کردن کوتاهترین مسیر توسط مورچهها، ویژگیهای بسیار جالبی دارد، اول از همه قابلیت تعمیم زیاد و خود- سازمانده بودن آن است. در ضمن هیچ مکانیزم کنترل مرکزی ای وجود ندارد. ویژگی دوم قدرت زیاد آن است. سیستم شامل تعداد زیادی از عواملی است که به تنهایی بی اهمیت هستند بنابراین حتی تلفات یک عامل مهم، تاثیر زیادی روی کارآیی سیستم ندارد. سومین ویژگی این است که، پروسه یک فرایند تطبیقی است. از آنجا که رفتار هیچ کدام از مورچهها معین نیست و تعدادی از مورچهها همچنان مسیر طولانی تر را انتخاب میکنند، سیستم میتواند خود را با تغییرات محیط منطبق کند و ویژگی آخر اینکه این پروسه قابل توسعه است و میتواند به اندازه دلخواه بزرگ شود. همین ویژگیها الهام بخش طراحی الگوریتمهایی شدهاند که در مسائلی که نیازمند این ویژگیها هستند کاربرد دارند. اولین الگوریتمی که بر این اساس معرفی شد، الگوریتم ABC بود.